حتما میدانید که قهوه کافئین بالایی دارید و زیادهنوشیدن آن میتواند عارضهساز باشد. اما اگر بهدنبال جایگزین بهتری میگردید، آب طعمدارشده با لیمو هم خوب است. اما چرا؟
هر دوی این نوشیدنیها باعث تقویت متابولیسم و افزایش انرژی میشود. ولی آبلیمو از ویتامینها و املاحی برخوردار است که در قهوه یافت نمیشود. لیمو علاوهبر اینکه سرشار از ویتامین C است، مقادیر بالایی پتاسیم هم دارد و به عملکرد بهتر سیستم ایمنی و کاهش اثرات استرس کمک میکند.
از سوی دیگر قهوه در صورت مصرف بیش از اندازه میتواند اضطرابآور باشد. البته ناگفته نماند که این نوشیدنی محبوب از خواص آنتیاکسیدانی و فواید مختلفی برای سلامت برخوردار است. از جمله این فواید میتوان به تسکین افسردگی و کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ اشاره کرد. اما قهوه نوشیدن زیاد بهدلیل وارد شدن مقادیر بالای کافئین به بدن احتمال دارد مسبب ابتلا به اضطراب شود. اما آبی که با لیمو طعمدار شده باشد حاوی کافئین بهمراتب کمتری در مقایسه با قهوه است.
دیگر اینکه کافئین قهوه اثر ملین دارد. به این معنی که باعث ترشح هورمون گاسترین در معده و تسریع عملکرد رودهها میشود. حرکات رودهای را هم تسریع میکند. زیاد نوشیدن قهوه حتی زخم معده میآورد و در افراد مبتلا به رفلاکس معده موجب تشدید علائم میشود. اما آبلیمو برای سیستم گوارشی کمک بهتری است. لطفا بیخوابی را هم به همه اینها اضافه کنید. مصرف قهوه در شب بهدلیل دارا بودن کافئین بالا توصیه نمیشود. البته که نوشیدن قهوه در مقدار کم چندان اختلالی در خواب ایجاد نمیکند. اما چون مقدار کافئین قهوه تقریبا چهار برابر آبلیمو است، زیادهروی در مصرف آن ممکن است بیخوابتان کند.
پس گاهی هم بد نیست بهجای قهوه، آب طعمدارشده با لیمو برای خودتان تدارک ببینید!
شانهها، پُرتحرکترین مفاصل بدنتان است؛ اما این میزان تحرک پذیری هزینههایی دارد. از هر چهار زن 20 تا 55 ساله یک نفر از شانه درد شاکی است. حدود 20 درصد از افراد، عضلهی شانهگردان خود را پاره میکنند!
، شما به عنوان یک زن با تمام کارهایی که طی روز انجام میدهید، روی سلامت شانههایتان تأثیر میگذارید. در این مطلب به معمولترین عوامل روزمره که منجر به شانه درد میشوند اشاره میکنیم.
گوشی تلفنتان
وقتی روی یک اسکرین خم میشوید، چه گوشی تلفنتان و چه تبلت یا کامپیوترتان، سر شما بیش از 25 کیلوگرم فشار بر گردنتان وارد میکند. وقتی شانههایتان را به جلو خم میکنید، عضلات حامی پشت و شانههایتان ضعیف میشوند و به مرور زمان، آنقدر ضعیف و کشیده میشوند که شروع میکنید به شکایت کردن که: «از بس کار کردم و بار سنگین حمل کردم شانه درد گرفتم!».
چه باید بکنید: در مطالعهای زنان کارمند، سه بار در هفته و به مدت 10 هفته، هر بار 20 دقیقه تمرینات قدرتی گردن و شانه با دمبل انجام دادند و دردشان به میزان چشمگیری کاهش یافت و عملکردشان بهتر شد.
هورمونهایتان
بله باز هم جنسیت وارد عمل میشود! هورمون استروژن بر سنتز کلاژن اثر میگذارد و باعث میشود مفاصل زنان سستتر شده و راحتتر آسیب ببیند و کُندتر ترمیم شود.
چه باید کرد: اگر قرص ضدبارداری مصرف میکنید پس یک قدم جلوتر از بقیه خانمها هستید؛ قرصهای ضدبارداری هورمونی میتوانند به میزان قابل توجهی ریسک آسیب رباطها را پایین بیاورند. اگر هم قرص ضدبارداری مصرف نمیکنید، پس باید حین سیکل قاعدگیتان بیشتر مراقب وضعیت بدنی خود باشید و به مفاصلتان فشار وارد نکنید تا از آسیب پیشگیری نمایید.
تمرین و ورزشتان
وقتی عضلاتتان را جلوی آینه منقبض میکنید و از دیدن فرمی که گرفتهاند لذت میبرید، طبیعتاً تمرکزتان روی عضلاتی است که به چشم میآیند و به راحتی عضلات تثبیت کنندهی کوچک را نادیده میگیرید، چون همیشه هم دیده نمیشوند، مانند عضلات تحت کتفی که شانه را تثبیت کرده و از چرخش شانه به درون (عارضه شانه گرد شده) جلوگیری میکنند.
چه باید کرد: به ازای هر تمرین هل دادنی، دو تمرین کشیدنی (مثلاً به ازای شنا و پرس سینه، دو تمرین پارویی و بارفیکس) در روتین تمرینات خود داشته باشید. این شیوه کمکتان میکند عضلات مهم پشتیتان را تقویت کنید و ضمناً از عدم تعادل عضلانی که میتواند شانههایتان را مستعد آسیب کند، پیشگیری نمایید.
کیف دستیتان
تاندونهای عضلات شانهگردان مانند شلوار جینتان هستند، اگر خوب از آن مراقبت نکنید و زیاد از آن استفاده کنید، پارچهی آن شل و وارفته شده و از شکل و قیافه خواهد افتاد. اگر هر روز کیفتان را در یک سمت بدنتان حمل میکنید، مخصوصاً اگر سنگین هم باشد، باری اضافی به تاندون عضلات شانهی خود وارد مینمایید که باعث میشود آسیب ببینند.
چه باید کرد: شاید توقع زیادی باشد که از شما بخواهیم کیف کوچکتری انتخاب کنید. دستکم میتوانید از کیفی استفاده کنید که بندهای پهنتری دارد و هر وقت که میتوانید آن را جلوی بدنتان بگیرید و سمت شانههای حامل را هر چند وقت یکبار عوض کنید.
سینهبندتان
اگر سینههای نسبتاً سنگین و بزرگی دارید، بندهای سینهبندتان ممکن است شیارهایی در بالای شانههایتان ایجاد کند که اگر برطرفشان نکنید، میتوانند دائمی شده و شانههایتان را دفرمه کنند.
چه باید کرد: سینهبندهایی تهیه کنید که بندهای پهنتر و پد دار داشته باشند تا از فشار وارد بر شانههایتان کاسته شود. ضمناً هرازگاهی از سینهبندهایی که پشت بسته دارند استفاده کنید تا همیشه و هر روز به یک نقطه از شانههایتان فشار وارد نشود.
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟
پیدا کردن علت شانه درد همیشه هم ممکن نیست؛ زیرا گاهی مشکل اصلی مربوط به سایر قسمتهای بدن است و منبع درد جای دیگری است که خودش را در شانهها نشان میدهد. این حالت میتواند در مورد برخی از مشکلات گردن به وجود بیاید مانند آرتروز و فتق دیسک.
به طور کلی اگر درد زیادی دارید یا میدانید به خودتان آسیب زدهاید، بهترین کار این است که هر چه زودتر به پزشک مراجعه کنید؛ اما اگر شانه دردتان خفیف است سعی کنید اصلاحاتی در فعالیتهایتان ایجاد کنید. میتوانید داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی نیز مصرف کنید و حرکات کششی انجام دهید تا ببینید آیا دردتان بهتر میشود یا نه. اما اگر با تمام این اقدامات بعد از دو سه هفته نیز درد وجود داشت، باید به پزشک مراجعه کنید.
پزشک برای تشخیص علت شانه دردتان، ممکن است سؤالهای زیر را از شما بپرسد پس جواب این سؤالها را آماده کنید:
* آیا دردتان فقط در یک شانه است یا هر دو شانهتان درد میکند؟
* آیا این درد ناگهان شروع میشود؟ اگر چنین است، در حال انجام چه کاری بودهاید که درد سراغتان آمده؟
* آیا این درد به سایر قسمتهای بدنتان نیز میرسد؟
* آیا میتوانید دقیقاً به نقطهی درد اشاره کنید؟
* آیا وقتی حرکتی نمیکنید هم درد دارید؟
* آیا وقتی حرکات خاصی انجام میدهید دردتان بیشتر میشود؟
* آیا شانهتان قرمز و داغ و متورم میشود؟
* آیا شانهدردتان شبها شما را از خواب بیدار میکند؟
* چه چیزی دردتان را بدتر و چه چیزی آن را بهتر میکند؟
* آیا مجبور شدهاید فعالیتهایتان را به دلیل شانه درد محدود کنید؟
اگر هم پزشکتان همهی موارد را از شما نخواست، خودتان میتوانید هر موردی را که به نظرتان مهم میآمد توضیح دهید تا به تشخیص بهتر کمک کنید.
بر اساس یک تئوری رفتاری: «تغییر وقتی اتفاق می افتد که افراد حس کنند ادامه رنج و ناراحتی غیرممکن است. به عبارت دیگر، بعضی افراد برای آرامش و راحتی خود تلاش نمی کنند چون فکر می کنند قادر به تحملِ وضع موجود هستند »
این نوع افراد معتقدند کاری برای مشکل خودشان نمی توانند انجام دهند و سعی می کنند با آن کنار بیایند. چون برای شان، عمل تغییر، غیرممکن است. برای همین، سعی می کنند بسوزند و بسازند.
بعضی ها هم هستند که نه تنها رنج شان، به اندازه کافی عذاب دهنده نیست بلکه از رنج و دردی که می برند با ایجاد حس مظلومیت، سود نیز می برند. آنها می خواهند از توجه و حمایت دیگران برخوردار می شوند.
دلیل دیگر برای نپذیرفتن تغییر و تلاش برای حل مشکل، مربوط است به سیستم دفاع روانی انسان ها… آدم های که مشکل روحی دارند یا از یک مشکل رفتاری رنج میبرند به شدت از تغییر وضعیتی که در آن به سر می برند می ترسند.
آنها با وجود ناراحتی ها، تلاشی برای بهبود وضعیت خود نمی کنند چون فکر می کنند موقعیتی که در آن به سر می برند تا حدودی قابل کنترل است و برای همین ریسک به هم زدن موقعیت و وضعیت شان را به جان نمی خرند.
آنها به سیستم دفاع روانی خود گوش می دهند و تحمل اوضاع را به تغییر و بهبود، ترجیح می دهند. شاید منطق و شعورشان خواهان بهبود و تغییر باشد ولی ترجیح می دهند ریسک نکنند.
افرادی هم هستند که فکر می کنند غم و عذاب، تاثیر مثبت خواهد داشت. این نوع آدم ها معتقدند با درد و رنج روزانه شان، قادر به تدارک یک زندگی با معنا خواهند بود. این افراد فکر می کنند زندگی شان مفهوم و هدفی خواهد یافت. برای همین، تصمیمی برای بهتر شدن و کم کردن مشکل و رنج خود خود، اتخاذ نمی کنند.
پروفسور روانشناسی یکی از دانشگاه های امریکا Gregg Henriques درحین آموزش و همکاری با افراد متخصصی که در مراکر آموزشی و درمانی به مسئله افسردگی می پردازند متوجه شده است که عملا تعریف مشخصی در باره افسردگی وجود ندارد. واقعیتی که مدت ها است به یک باور عمومی نیز تبدیل شده است. او در این نوشته سعی می کند با بازگشت به پایه های بنیانی رفتار یک موجود زنده٬ تعریفی صریح و مشخص از افسردگی ارائه دهد.
دکتر Henriques معتقد است « افسردگی موقعیتی است که در آن، قابلیت روانی یک انسان از کار می افتد» به نظر او از کار افتادن سیستم عصبی افراد افسرده را می توان در دو رفتار اصلی طبقه بندی کرد.
انسان افسرده از یک طرف کوله پشتی بزرگی از شرم و گناه، خشم و ناامیدی و درماندگی و غم بر دوش دارد و از طرف دیگر کوله بار مثبت رشد و میل بقا را بر زمین گذاشته است.
او بعد از تاکید بر سیستم رفتاری معکوس در انسان افسرده، سعی می کند آن را با قالب رفتار سیستم عصبی موجود زنده مقایسه کند. او می خواهد یک موجود زنده را تصور کنید که رفتار خودش و طبیعتا رفتاری که سیستم عصبی اش از خود بروز می دهد را به شکل یک نوع سرمایه گذاری ببینید.
یک موجود زنده برای تضمین بقای خود باید انرژی بگذارد تا چیزی که برایش خوب است و چیزهایی که زنده ماندن و ادامه حیاتش را تضمین می کند نظیر غذا و جفت و امنیت و سلامت را فراهم کند. از طرف دیگر موجود زنده با همان ضرورت و تقدم باید از چیزهایی که حیات او را تهدید می کند دوری گزیند.
با این برداشت بنیانی از واکنش موجودات زنده، متوجه می شویم که سیستم سرمایه گذاری و صرف انرژیِ ساختمان عصبی انسان افسرده بر عکس حیات و ضرورت هایش عمل می کند. انسان افسرده به جای تمایل به چیزهای خوب و مثبت از آنها می گریزد و به جای فرار از بدی ها٬ خطرات و منفی ها مجذوبش می سازد.
اگر دوباره سئوال اساسی را مطرح کنیم که افسردگی چیست می توان با این توضیحات به همان تعریف ساده و صریح رسید که « افسردگی موقعیتی است که در آن توانایی سیستم عصبی یک انسان از کار می افتد». تعریفی که می تواند در تمام زمینه ها از مداوا و مشاوره تا مقاومت اگاهانه انسان افسرده در برابر سیستم عصبی اش که در حال خاموش شدن به کار گرفته شود.
یادمان نرود که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است: « افسردگی رتبه اول در درمانده سازی انسان ها را نصیب خود کرده است. بیماری که تشدیدکننده و راه انداز بسیاری از مرض های شناخته شده دیگر بشر نیز است».
محققان به تازگی دو ترکیب متفاوت در هویج و چای سبز یافتهاند که به درمان آلزایمر در موشها کمک کرد.
یکی از راهکارهایی که دانشمندان برای کشف اسرار جدید بیماری آلزایمر استفاده میکنند، انجام آزمایشاتی روی موشها است.
محققان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به تازگی دریافتهاند که ترکیباتی در چای سبز و هویج وجود دارد که به بهبود موشهای مبتلا به آلزایمر کمک میکند.
این تحقیق که توسط محققان پزشکی این دانشگاه انجام شده است، منجر به بررسی دو ترکیب به نامهای " فرولیک اسید " و " اپیگالوستاچین گالت" شد.
" فرولیک اسید " یا " FA" آنتیاکسیدانی است که در برنج، هویج و سیبزمینی یافت میشود.
" اپیگالوستاچین گالت" یا " EGCG" ترکیبی است که در چای سبز وجود دارد و مادهای مؤثر برای درمان آلزایمر محسوب میشود. این ماده همچنین به حفاظت بهتر از دندانها و جلوگیری از حملات قلبی کمک میکند و علاوه بر آن دارویی ضدسرطان است.
"ترنس تاون"، محقق ارشد این پروژه اظهار کرد: ما پیش از این طی تحقیقاتی نشان داده بودیم که این دو ترکیب منجر به تغییر روند بیماری آلزایمر در مغز موشها میشوند.
در این پروژه ۳۲ موش با علائم مشابه با بیماری آلزایمر مورد آزمایش قرار گرفتند و محققان در یک دوره سه ماهه موشها را با ترکیبات مذکور تغذیه کردند.
موشها قبل و بعد از تغذیه با این رژیم مورد آزمایشهای نوروفیزیولوژیکی قرار گرفتند.
تغذیه موشهای بیمار با این رژیم سبب شد که بتوانند عملکردی مشابه با موشهای سالم داشته باشند.
نکته قابل توجه این بود که رفتار اضطراب مانند موشهای بیمار نیز با این رژیم کاهش پیدا کرد.
"استرس اکسیداتیو" و "التهاب عصبی" دو علائم کلیدی برای بروز آلزایمر در انسان هستند که با استفاده از این رژیم در موشها کاهش پیدا کرد.
دانشمندان پروژه اظهار کردند: هنوز معلوم نیست که چگونه میتوان این نتایج را به انسانها نیز نسبت داد. گرچه که نتیجه آزمایش به اینگونه نیست که هرچه بیشتر چای سبز نوشید و یا هویج خورد، کمتر احتمال ابتلاء به آلزایمر وجود دارد.
"تاون" در نهایت گفت: بهتر است ۱۲ سال را برای ساخت این دارو منتظر نمانیم و از همین امروز هویج و چای سبز را در رژیم غذایی خود بگنجانیم.