GoodFoods

GoodFoods

GoodFoods

GoodFoods

مدیریت موثر؛ درون‌گراها درمقابل برون‌گراها

برای انجام یک پروژه کاری، چطور باید شخصیت‌های متفاوت را مدیریت کنید؟

یک محل‌کار همیشه پر از انواع و اقام شخصیت‌هاست. همه جور کارمند باید با هم کار کنند و از‌آنها انتظار می‌رود که بتوانند برای رسیدن به یک هدف مشترک با تفاوت‌های فردی همدیگر کنار بیایند. اما اخلاقیات، هنجارهای فرهنگی و خلق و خو می‌تواند گاهی موجب اختلاف شود.


اجازه بدهید اول کمی درمورد خلق‌وخو صحبت کنیم. همه کارمندان را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد: درون‌گراها و برون‌گراها. هرکدام از این گروه‌ها به طور کاملاً متفاوتی در محل‌کار ارتباط برقرار می‌کنند. یکی برای رهبری گزینه بهتری نسبت به آن یکی است اما آیا همیشه می‌توان آنها را تشخیص داد؟


در زیر به خصوصیات اخلاقی بیشتر برون‌گراها اشاره می‌کنیم:


– به نظر می‌آید هیچکس برای آنها غریبه نیست. هرکسی می‌تواند یک مشتری احتمالی آنها باشد، یا بالاتر از این، یک دوست احتمالی.


– برای هر کاری که پیشنهاد می‌شود، داوطلب می‌شوند. اینها کارمندانی هستند که در آنِ واحد روی چند پروژه کار می‌کنند، حتی اگر پروژه‌ها وجه اشتراک کمی با همه داشته باشند.


– با هرکسی که بخواهد ارتباط اجتماعی ایجاد می‌کنند. وارد همه بحث‌ها می‌شوند و معمولاً مدیران اجتماعی بخش‌های مختلف شرکت‌ها هستند.


به نظر می‌رسد برون‌گراها افرادی شدیداً اجتماعی و فعال هستند، اینطور نیست؟ بله، می‌توانند اینطور باشند اما آنها هم نقاطی منفی دارند.

برای مشتری‌هایی که ترجیح می‌دهند فقط در حیطه کاری باقی بمانند، از نظر احساسی کمی سلطه‌گر به نظر می‌رسند. چنین مدیری باید این اخلاق خود را براساس نیازهای مشتری، تعدیل کند.


– وقتی می‌خواهند روی دیگران تاثیر بگذارند یا با تعهد بیش از اندازه، حقانیت خود را ثابت کنند، ممکن است دچار خستگی مفرط شوند. چنین مدیری باید حفظ تعادل و «نه» گفتن را یاد بگیرد.


– ممکن است با کارمندان و مشتریان رفتاری زیادی دوستانه و صمیمی پیدا کند. اگر چنین مدیری بخواهد احترام خود را پیش همه حفظ کند، باید مرزهای ارتباطی درست داشته باشد.


خلق‌وخو درون‌گراها چطور؟


– آنها معمولاً ترجیح می‌دهند در خلوت کار کنند. اگر کسی مزاحم کارشان شود معمولاً عصبانی می‌شوند.


– آنها زندگی دیگران را درک کرده اما وارد بحث‌های اجتماعی نمی‌شوند. به ندرت در جمع‌هایی که صحبت کاری نیست، دیده می‌شوند.


– قبل از اینکه وارد کاری شوند، صبر می‌‌کنند تا اگر کس دیگری آن پروژه را قبول نکرد وارد آن شوند.


به نظر می‌رسد درون‌گراها نتوانند مدیران خوبی باشند، نه؟ اینطور نیست می‌توانند، اما باید اینطور به آن نگاه کنید:

– آنها می‌توانند قدرت تمرکز و حل مشکل بسیار بالایی داشته باشند. وقتی چنین مدیری برنامه‌ای ارائه می‌کند، آن برنامه‌ قطعاً کاملاً تفصیلی و فکرشده خواهد بود.


– آنها می‌توانند بعنوان یک سیاستمدار رفتار کنند و رفتارها را از دور بررسی کنند. چنین مدیری معمولاً بدون اینکه خود را از نظر احساسی درگیر کند، می‌تواند دیدگاه‌های متفاوت را توضیح دهد.


– آنها دقیقاً به این دلیل که خودشان را به جلو هل نمی‌دهند، می‌توانند مدیران موثری باشند. آنها دیدی واقعبینانه به توانایی‌های خود دارند و برای پیش بردن یک پروژه به اندازه کافی صبورند.


البته اینها فقط خصوصیات ظاهری درون‌گراها و برون‌گراها بود. هر دو این خصوصیات را شاید بتوان در هر دو گروه دید.


اما واقعاً شخصیت اصلی درون‌گراها و برون‌گراها چیست؟ خیلی ساده است. فرد برون‌گرا از بودن با دیگران انرژی می‌گیرد و فرد درون‌گرا از تنها بودن.


همه کارمندان، با هر خصوصیات اخلاقی، شایسته احترام‌اند. اگر رفتارها و گرایشات اخلاقی آنها را بشناسید، ممکن است متوجه شوید که قبلاً درمورد آن فرد اشتباه می‌کرده‌اید. خیلی از افراد درون‌گرا یاد گرفته‌اند که چطور در بعضی موقعیت‌های خاص مثل برون‌گراها رفتار کنند و برعکس.


در زیر توصیه‌هایی برای داشتن رویکردی موثر نسبت به هرکدام از این گروه‌های شخصیتی آورده‌ایم:


– فرد درون‌گرا معمولاً ترجیح می‌دهد نیم ساعت اول روز کاری خود را به تنهایی صرف برنامه‌ریزی برای آن روز خود کند. این فرصت تنهایی را به او بدهید یا تشویقش کنید در صورت لزوم روی در اتاقش تابلو «مزاحم نشوید» نصب کند!


– فرد برون‌گرا معمولاً روز کاری خود را با دیدن دیگران شروع می‌کند. وقتی بتواند نظرات دیگران را هم به دست آورد، روزش را با بازده بیشتری شروع خواهد کرد. جلسات طوفان فکری برای او تنظیم کنید یا تشویقش کنید در صورت لزوم با افراد دیگر صحبت کند.


– وقتی درمورد نظرات افراد سوال به طور عمومی می‌شود، فرد درون‌گرا برای بیان ایده‌های خود چندان راحت نیست. اگر می‌دانید پیشنهاداتی دارد، از او به صورت شخصی سوال کنید.


– فرد برون‌گرا دوست دارد بلافاصله درمورد همه جزئیات برنامه خود توضیح دهد. از ایده‌های خوب او در جلسه قدردانی کنید اما اجازه ندهید اشتیاق بیش از حدش، نظم جلسه را بر هم بریزد.


آخر اینکه، درون‌گراها و برون‌گراها را تشویق کنید که با هم کار کنند. شاید بعضی وقت‌ها برایشان ناراحت‌کننده باشد اما هرکدام از آنها توانایی‌هایی دارد که می‌تواند پیشرفت کاری آن یکی را ارتقا دهد.


خواص و فواید عسل

این ماده زرین، غـنی و فـوق الـعـاده محصول معجزه آسای زنبـورهــای عسل است و جایگزین منـاسبـی بـرای شـکـر سفید به شـمـار مـی رود. هر چند در تمامی سال موجود مـی بـاشـد، امـا بایـد دانسـت که در تابستان و پاییز بعمل مـی آید و در این موقع از سال از سایـر مـواقـع تـازه تر می

باشد.


فرایند اعجاب انگیز تهیه عسل از چرخش زنـبـورهــا به دور گل ها شروع می شود. آنها در همین حال شهد گـل ها را در دهـان خـود جـمـع می کـنـنـد. شـهـد گـل هـا بـا آنــزیم مخصوصی که در بزاق دهان زنبور وجود دارد، ترکیب شده و طی یک فرایند شیمیایی تبدیل به عسل می شود. زنبورها، عسل را به داخل کندو می برند و آنرا درون حفره ها و دیواره های هر شبکه از کندو ذخیره می کنند. ارتعاشی که از بال زدن های آنها ایجاد می شود، کار تهویه را انجام داده و موجب می شود رطوبت بیش از اندازه آن از بین رفته و آماده مصرف گردد.


فواید


علاوه بر اینکه عسل به عنوان شیرین کننده مغذی و طبیعی به شماره می رود، تحقیقات حاکی از این امر هستند که ترکیبات منحصر بفرد عسل، از آن یک ضد میکروب و ضد اکسیدان قوی درست می کنند.


عسل ناخالص (خام) – ماده ای ضد باکتری، ضد ویروس، ضد قارچ


خواص عسل – مانند اکثر مواد غذایی – به کیفیت آن بستگی دارد؛ اما در این مورد بخصوص، کیفیت از اهمیت بالاتری برخوردار است، چراکه گرده هایی که به پاهای زنبور عسل می چسبند، خاصیت درمانیشان در گیاهان مختلف، متفاوت می باشند. به علاوه در فرایند درست شدن عسل بسیاری از مواد مغذی در داخل کندو باقی می ماند. می توان گفت که عسل ناخالص ( یا همان عسل اولیه) حاوی همان صمغی است که در موم وجود دارد. موم گاهی اوقات با نام “چسب زنبور” نیز شناخته می شود که عبارت است از یک مخلوط مرکب صمغی شکل و مواد دیگری که زنبور های عسل با استفاده از آن کندو را آب بندی می کنند و آنرا درمقابل باکتری و سایر میکرو ارگانیسم ها محفوظ نگه می دارند. زنبور عسل موم را با ترکیب کردن صمغ گیاهان با ترشحات خود درست می کند. جالب است بدانید که موادی شبیه به قیر خیابان نیز در موم دیده می شود. گاهی اوقات زنبورهای نگهبان از پرده های خاصی در داخل هر یک از حفره های کندو استفاده می کنند تا موم را در آن محوطه انباشته کنند، سپس سایر زنبورها از این ماده در دورتادور شانه عسل استفاده می کنند و کلیه شکاف ها را از این صمغ ضد باکتری، ضد ویروس و ضد قارچ پر می کنند. صمغی که در موم وجود دارد تنها حاوی مقدار کمی از مواد مغذی است که در عسل یافت می شود. تحقیقات نشان داده اند که به طور کلی عناصری که در عسل و موم وجود دارند می توانند از بروز سرطان و تومور جلوگیری نمایند. از این موارد میتوان به فنیل کتینوری متیل اسید، فنی اتیل دی متیل کافیت اشاره کرد. محققان بر این باورند که این ترکیبات از بروز سرطان روده در حیوانات جلوگیری می کنند که این امر با کم شدن فعالیت دو آنزیم با نام های فسفاتیدیلینوسیتول نوعی فسفو لیپاز C لیپوکسیجن امکان پذیر می شود. زمانیکه عسل خام طی فرایند گرمایشی قرار می گیرد بسیاری از خواص مفید اولیه خود را از دست می دهد.


عسل کارایی ورزشی را افزایش داده و موجب بهبود جراحات می شود


اصولاً از عسل به عنوان ماده ای انرژی زا استفاده می کنند. در تحقیقات اخیر ثابت شده که از عسل همچنین می توان به عنوان یک ماده ارگوژنیک (موادی که قابلیت اجرایی ورزشکاران را ارتقا می بخشد) نیز استفاده کرد. همچنین این ماده در بهبود زخم ها و سایر جراحات نیز نقش مهمی را ایفا می کند.


سال ها پیش در زمان بازی های المپیک معمولاً ورزشکاران برای بدست آوردن نیرو و توان بیشتر از مواد غذایی مخصوصی استفاده می کردند که در این میان می توان به عسل و انجیر خشک اشاره کرد. در حال حاضر نیز عده ای از پژوهشگران تحقیقات خود را بر روی این ماده شروع کرده اند. یکی از تحقیقاتی بر روی ۳۹ نفر ورزشکار وزنه بردار که هم شامل خانم ها می شدند و هم آقایون، انجام شد. این افراد تحت آموزش های سنگین وزنه برداری و بدن سازی قرار داشتند. آنها پس از اتمام تمرینات مکمل پروتیئن خود را یا با شکر یا مالتودکسترین و یا عسل مخلوط کرده و مصرف می نمودند. قند خون گروهی که از عسل استفاده می کردند در تمام طول مدت ۲ ساعت تمرین ثابت باقی می ماند. همچنین قدرت ماهیچه ها و نیروی ذخیره شده در آن دسته از افرادی که از مکمل پروتئین و عسل استفاده کرده بودند نسبت به سایرین افزونی داشت.


ثابت نگه داشتن قند خون در طی تمرینات استقامتی در کنار مصرف کربوهیدرات یکی از راههای مناسب برای ذخیره گلیکوژن در ماهیچه هاست. همانطور که مطلع هستید گلیکوژن نوعی قند ذخیره شده در ماهیچه هاست که حالت سوخت آماده مصرف را دارد. به همین دلیل ورزشکارانی که از عسل استفاده می کردند گلیکوژن کافی در ماهیچه هایشان ذخیره می شد و روز آینده می توانستند با بالاترین آمادگی و دارا بودن بالاترین میزان سلامتی در تمرینات شرکت کنند. تا این لحظه ثابت شد که عسل می تواند به عنوان منبع دیگری از کربوهیدارت به ورزشکاران کمک کند تا در بهترین وضعیت واکنش نشان دهند و می توان ادعا کرد که نسبت به تمام انتخاب های دیگر ارجحیت دارد.


از دیگر خواص شفا بخش عسل، می توان به قابلیت بالای آن در بهبود جراحات اشاره کرد. برای قرن ها عسل به عنوان یک ماده ضد عفونی کننده و همچنین گندزدا مورد استفاده قرار می گرفت و به صورت موضعی بر روی زخم ها، سوزش ها و جراحات استعمال می شد. در یکی از بررسی هایی که در هند انجام شده، محققان خواص دارویی عسل را با درمان قراردادی (سولفادیازین) بر روی ۱۰۴ بیماری که دارای سوختگی درجه یک بودند، امتحان کردند. پس از گذشت یک هفته از شروع درمان ۹۱ % از بیمارانی که تحت معالجه با عسل قرار گرفته بودند، هیچ گونه عفونتی نکردند. این در حالی است که تنها ۷% از افرادی که از دارو استفاده کرده بودند، دچار عفونت نشدند. همچنین بسیاری از بیمارانی که در گروه درمانی عسل قرار گرفته بودند، قادر شدند تا خیلی زودتر بهبود پیدا کنند. یکی دیگر از مزایای عسل در تحقیقی که بر روی افراد سزاریانی و هستورکتومی ( بیرون آوردن رحم) انجام شد، کاملاً مشهود است. بدن این افراد خیلی زودتر از سایرین، از کلیه عفونت ها پاک شد و خیلی زودتر از بیمارستان مرخص شدند.


واکنش شفابخش عسل آن هم زمانیکه به صورت موضعی استعمال می گردد، از روند خاصی پیروی می کند. از آنجاییکه عسل به طور اخص از گلوکز و فراکتوز ( دو نوع قندی که آب زیادی به خود جذب می کنند) تشکیل شده، به همین دلیل آبی را که در روی زخم ها جمع می شود را به خود جذب می کنند، از اینرو رشد باکتری ها و قارچ ها در آن محل متوقف می شود. این میکروارگانیسم ها (همان موجودات ذره بینی “قارج و باکتری”) در محیط های مرطوب و نمدار رشد می کنند.


همچنین عسل خام دارای آنزیمی به نام گلوکز اکسیداس می باشد که وقتی با آب مخلوط می شود، پراکسیدهیدروژن تولید می کند که این ماده خود به عنوان نوعی ضد عفونی کننده خفیف شناخته می شود. علاوه بر آنزیم های خاصی که در عسل یافت می شوند و نقش مرهم را ایفا می کنند، عسل شامل آنتی اکسیدان فلاوانوید نیز میباشد که نقش آنتی باکتریال را اجرا می کند. یکی از ضد اکسیدانها، چینوسمرین نام دارد که تنها مختص به عسل می باشد، پژوهشگران هم اکنون در حال مطالعه این عنصر هستند تا با خواص ضد اکسنده آن بیشتر آشنا شوند. یکی دیگر از مطالعات آزمایشگاهی بر روی عسل سترون نشده نشان داده است که این ماده واکنش بجایی در مقابل استافی لوکسز (باکتری که در همه جا وجود دارد و باعث ایجاد عفونت در زخم های باز می شود) از خود نشان می دهد. عسلی که رنگ آن کمی تیره تر است، به ویژه عسلی که از گل های گندم سیاه، و تپلو درست شده باشد حاوی مقادیر بیشتری آنتی اکسیدان نسبت به سایر انواع عسل ها می باشد. همچنین عسل خام و عسلی که تحت فرایندهای شیمیایی قرار نگرفته باشد، دارای مزایای بیشتری نسبت به انواع مشابه خود می باشد.


روزانه یک قاشق عسل بدن را در مقابل رادیکال های آزاد محافظت می کند


مصرف روزانه یک قاشق عسل گردش خون در رگ ها را تسریع می بخشد و موجب تولید آنتی اکسیدانهای خاصی در بدن انسان می شود. این امر در دویست و بیست و هفتمین نشست جامعه دارویی آمریکا که در ۲۸ مارچ سال ۲۰۰۴ در کالیفرنیا برگزار شد، به اثبات رسید. در این همایش “هیدرون گرس” زیست شیمیدان و همکارانش ۲۵ تحقیق مشابه را از دانشکده دیویس کالیفرنیا ارائه دادند. طی این مطالعات، افراد تحت آزمایش علاوه بر رژیم غذایی روزانه خود، یک قاشق سوپخوری عسل مصرف میکردند. پس از اینکه محققان نمونه های خونی آنها را در طی فواصل زمانی معین، بر روی نمودار بردند، به این نتیجه رسیدند که ارتباط مستقیمی میان مصرف عسل و میزان پلی فنولیک (نوعی آنتی اکسیدان) در خون وجود دارد.

عسل برای افراد سالم، کسانیکه کلسترول بالا و دیابت نوع ۲ دارند، مفید میباشد


در آزمایش های مختلفی که بر روی افراد سالم و کسانیکه دارای کلسترول بالا بودند و یا اینکه دچار دیابت نوع دوم بودند، انجام شد، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که عسل یکی از مناسب ترین شیرین کننده ها برای تمام گروه های ذکر شده می باشد.


برای ۱۵ روز، به ۸ فرد سالم، ۶ بیمار با کلسترول بالا، و ۷ بیماری که دارای دیابت نوع دوم بودند به میزان مشابهی شکر، عسل مصنوعی، و عسل طبیعی خورانده شد.


در افرادی که از سلامت کامل برخوردار بودند، مصرف شکر و عسل ساختگی یا تاثیر منفی بر روی آنها داشت و یا به طور کلی هیچ تاثیری نداشت. این در حالی است که مصرف عسل طبیعی در این افراد منجر به کاهش ۷ درصدی کلسترول، ۲% تری گلیسرید، ۶% هموسیستین ( یکی از فاکتورهای ریسک ابتلا به بیماری های قلب – عروقی)، و ۶% قند خون شد. همچنین HDL و یا همان کلسترول خوب خون آنها به میزان ۲% افزایش پیدا کرد.


در بیمارانی که دارای کلسترول بالا بودند، عسل مصنوعی میزان LDL یا همان کلسترون بد خون را کاهش داد. این امر در حالی است که مصرف طبیعی عسل منجر به کاهش ۸ درصدی کلسترول شد که در این میان سهم کلسترول بد خون ۱۱% بود. همچنین پروتیئن انفعالی C نیز تا ۷۵% کاهش پیدا کرد.


و نهایتاً در بیمارانی که مبتلا به دیابت نوع دوم بودند، مصرف عسل طبیعی باعث کاهش قابل توجه قند خون در آنها گردید. بنابراین بهتر است کمی عسل را صبح ها در شیر، ظهرها در ماست و یا یعد از ظهر در چای خود مخلوط کنید و از نوشیدن آن لذت ببرید. به نظر می رسد که مصرف یک قاشق عسل به طور روزانه، نیاز شما به مصرف داروهای مختلف را تا حد زیادی کاهش می دهد.


هر چند آداب غذایی جدید، مانند گذشته به خواص غذایی فوق العاده عسل اهمیت نمی دهد، اما نباید فراموش کرد که عسل حاوی مقادیر زیادی ویتامین B2، ویتامین B6و آهن و منگنز می باشد.

چرا مردان از وابستگی عاطفی می‌ترسند

این جمله حتماً برای خیلی از مردها آشناست: «من؟ من خوبم. همه چی میزونه. تو اگه کاری داشتی رو من حساب کن»


وابسته بودن این روزها بیشتر از همیشه به ویژه برای مردان، رفتاری ناخوشایند به حساب می آید در حالی که مستقل بودن و اعلام بی نیازی، تحسین برانگیزتر از همیشه شده است.


می گویند درخواست کمک برای مردان دشوار است. آنها اگر درون خیابان برای یافتن یک آدرس گم شوند به یک دلیل بسیار مشخص دنبال کمک گرفتن از دیگران نیستند. از کودکی به مردان تاکید می شود مبادا نشان دهند که نیاز به کمک دارند.


در تربیت پسران، وابستگی تعبیری جز ضعف ندارد. علاقه مند بودن یک نوع آسیب پذیر بودن تعبیر شده است… فرهنگ سنتی که همه ما به ارث می بریم مدام تذکر می دهد که وابستگی عاطفی نوعی خصلت و رفتار زنانه است.


دنیای روانشناسی، ضمن آنکه وابستگی و دلبستگی بسیار شدید را به افسردگی، الکلی شدن و نگرانی مزمن ربط می دهد حس استقلال  شدید به خود و تکیه بیش از حد به خویش را نیز باعث انواع ناهنجاری های روحی و رفتاری می داند.


روانشناسان می گویند حس استقلال و بی نیازی، بهتر است همراه با یک حس وابستگی هم باشد. یعنی بلوغ شخصی آدمها از شناخت درست توانایی های فردی به وجود می آید. تحقیقات نشان داده است افراد در صورتی می فهمند چقدر قدرت دارند که متوجه شوند چقدر محدودیت و ضعف دارند.


مثال خیلی آشکار در این زمینه، شدت وابستگی یک زوج است وقتی که به تازگی به هم دل بسته اند. آنها در این مرحله، به شدت وابسته به همدیگر هستند و هر نوع تفاوت یا فاصله یا حتی اختلاف ایده یا سلیقه را برای ارتباط همدیگر تهدید کننده می یابند.


اما پس از مدتی که احساسات و عواطف فروکش کرد اگر به یک سطح از درک و بلوغ در رابطه با همدیگر برسند هم وابستگی عاطفی شان به همدیگر را حفظ خواهند کرد هم به مرور، محوطه شخصی و استقلال بیشتری برای همدیگر ایجاد می کنند.


ما مردان چاره ای نداریم جز اینکه مرام و پرنسیپ های دوران خودمان را بسازیم. ما مردان از قوانین نامتعادل دوران سنتی و قدیمی سهمی نمی بریم ولی هنوز طوری تربیت مان می کنند که انگار زمانه عوض نشده است. برای همین، ما هم توسط قوانین و شرایط جدید در منگنه هستیم هم از طریق توقعاتی که از قدیم بر روی دوش ما مردان گذاشته اند.


ما لازم نیست اگر مشکل روحی یا افسردگی داریم به خاطر احساس شرم یا نشان ندادن ضعف، بسوزیم و بسازیم. ما اگر لازم باشد بهتر است گریه کنیم. اگر نیازمند مشاوره روحی هستیم از دانش پزشکی بدون خجالت یا احساس گناه، استفاده کنیم و از همه مهمتر، نیازها و وابستگی عاطفی مان را انکار نکنیم.

دلایل کاهش میل جنسی در مردان و زنان

سطوح بالای قند خون می تواند به آسیب عروقی و عصبی منجر شود. این شرایط می تواند اختلال نعوظ در مردان و کاهش جریان خون در ناحیه تناسلی زنان را به همراه داشته باشد.


میل جنسی کم یا کاهش میل جنسی می تواند هم مردان و هم زنان را تحت تاثیر قرار دهد. نوسان در میل جنسی در دوره های مختلف زندگی انسان به واسطه دلایلی مانند تغییرات هورمونی، سن، و استرس غیرمعمول نیست. با این وجود، میل جنسی کم اگر موجب استرس شده، بهزیستی کلی فرد را تحت تاثیر قرار دهد، یا به اضطراب درباره رابطه منجر شود، می تواند مشکل آفرین باشد.


 میل جنسی کم می تواند به واسطه یک دلیل پزشکی زمینه ای یا به دلیل عوامل سبک زندگی نیز شکل بگیرد. در ادامه با دلایل بروز این شرایط در مردان و زنان، درمان های بالقوه و این که چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنید، بیشتر آشنا می شویم.


دلایل کاهش میل جنسی در مردان و زنان می تواند شامل موارد زیر شود:


بیماری های مزمن

برخی بیماری های مزمن می توانند بر عملکرد جنسی انسان تاثیرگذار باشند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:


دیابت: سطوح بالای قند خون می تواند به آسیب عروقی و عصبی منجر شود. این شرایط می تواند اختلال نعوظ در مردان و کاهش جریان خون در ناحیه تناسلی زنان را به همراه داشته باشد. زنان مبتلا به دیابت ممکن است هرچه بیشتر با عفونت های مخمری و مثانه مواجه شوند که می تواند رابطه جنسی را دردناک و آزاردهنده سازد.


استئوآرتریت: افرادی که درد و سفتی مفاصل را تجربه می کنند، ممکن است با دشواری در انجام فعالیت های جنسی مواجه شوند.


بیماری قلبی: بیماری قلبی می تواند به رگ های خونی آسیب رسانده و گردش خون را کاهش دهد. این آسیب می تواند جریان خون به اندام های تناسلی را کاهش داده و کاهش میل جنسی یا ترشحات واژنی را موجب شود.


فشار خون بالا: فشار خون بالا می تواند اثری منفی بر گردش خون داشته باشد.


سرطان: روش های درمانی سرطان از جمله عمل جراحی، شیمی درمانی، و پرتو درمانی همگی می توانند بر میل جنسی تاثیرگذار باشند.


آپنه خواب انسدادی: پژوهش ها نشان داده اند که عدم درمان آپنه خواب انسدادی می تواند موجب بروز علائم میل جنسی کم شود.



داروها


برخی داروهای می توانند موجب اختلال در فعالیت جنسی یا کاهش میل جنسی شوند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:


- داروهای ضد افسردگی با اثر سروتونرژیک


- داروهای ضد روان‌پریشی که سطوح هورمون پرولاکتین را افزایش می دهند


- داروهایی که برای مقابله با بزرگ شدن پروستات تجویز می شوند، از جمله فیناستراید و دوتاستراید


- داروهای هورمونی ضد بارداری


- داروهای فشار خون بالا


داروهای مخدر یا مصرف بیش از حد الکل نیز می توانند به میل جنسی کم منجر شوند.



عوامل احساسی و روانی


بسیاری عوامل احساسی و روانی می توانند بر میل جنسی انسان تاثیرگذار باشند.


مشکلات سلامت روانی ناشی از اضطراب، افسردگی، خستگی، اعتماد به نفس کم، یا سوء استفاده جنسی در گذشته می توانند تمایل فرد برای رابطه جنسی را کاهش دهند.


مشکلاتی که در رابطه بین دو فرد وجود دارند، از جمله عدم اعتماد، درگیری، و ارتباط ضعیف نیز می توانند میل جنسی را کاهش دهند.


از دلایل میل جنسی کم در زنان می توان به موارد زیر اشاره کرد:



یائسگی


مشکلات جنسی مرتبط با یائسگی اغلب در نتیجه کاهش سطوح هورمون استروژن رخ می دهند.


همچنین، یائسگی موجب کاهش تستوسترون می شود که به میزان کم در بدن زنان تولید می شود. کاهش سطوح تستوسترون می تواند کاهش میل جنسی را در پی داشته باشد.


پس از یائسگی، سطوح پایین استروژن می تواند موجب نازک شدن و خشکی واژن شود که ممکن است احساس ناراحتی و درد هنگام رابطه جنسی را به همراه داشته باشد. این شرایط ممکن است موجب کاهش تمایل افراد به برقراری رابطه جنسی و کاهش میل جنسی شود.



بارداری


تغییرات هورمونی حین و پس از بارداری می توانند بر میل جنسی زنان تاثیرگذار باشند. این تغییرات هر فردی را به شیوه ای متفاوت تحت تاثیر قرار می دهد. برخی زنان ممکن است با افزایش میل جنسی مواجه شوند، در شرایطی که دیگران ممکن است کاهش آن را تجربه کنند.


نوسانات هورمونی زنان پس از زایمان نیز ادامه می یابد که ممکن است بر شرایط میل جنسی تاثیرگذار باشد.



از دلایل کاهش میل جنسی در مردان می توان به موارد زیر اشاره کرد:



سطوح کم تستوسترون


تستوسترون یک هورمون جنسی است که توسط بیضه ها در مردان تولید می شود. تستوسترون مسئول طیف گسترده ای از فرآیندها و ویژگی های بدنی است که از آن جمله می توان به رویش موی بدن، رشد توده ماهیچه ای، میل جنسی، تولید اسپرم، و سلامت استخوانی اشاره کرد.


سطوح کم تستوسترون در بدن مردان می تواند موجب بروز علائم دیگری مانند بزرگ شدن پستان و اختلال نعوظ نیز شود.


آسیب دیدن بیضه ها به واسطه دلایلی مانند شیمی درمانی یا پرتو درمانی، استفاده از استروئید آنابولیک، مصرف برخی داروها، و ابتلا به بیماری های مزمن می تواند موجب سطوح پایین تستوسترون شود.



روش های درمان


درمان میل جنسی کم اغلب به دلیل بروز مشکل بستگی دارد.


به عنوان مثال، پزشک ممکن است تغییر در یک دارو که موجب عوارض جانبی مرتبط با مسائل جنسی می شود یا درمان بیماری زمینه ای که میل جنسی را کاهش داده، توصیه کند.


گاهی اوقات تغییرات سبک زندگی ساده ممکن است به فرد در بازیابی میل جنسی کمک کنند. دنبال کردن یک رژیم غذایی مغذی، خواب کافی، ترک یا کاهش مصرف الکل، و کاهش وزن ممکن است به افزایش میل جنسی و بهبود سلامت کلی فرد کمک کنند.


برای برخی افراد، صحبت درمانی می تواند مفید باشد.


پژوهش ها نشان داده اند که رفتار درمانی شناختی (CBT) و ذهن آگاهی می توانند برای برخی زنان مبتلا به اختلال عملکرد جنسی، مانند میل جنسی کم، مفید باشند.



هورمون درمانی


برای زنان، پزشک ممکن است استروژن درمانی را برای بهبود میل جنسی کم ناشی از یائسگی یا دیگر دلایل هورمونی تجویز کند، اگرچه پژوهش ها تاکنون موثر بودن آن در این زمینه را تایید نکرده اند.


استروژن درمانی سیستمیک شامل استفاده از دارویی می شود که سطوح استروژن را در بدن افزایش می دهد.


استروژن موضعی، که می تواند به شکل کرم و حلقه واژنی باشد، برای کمک به بهبود علائم واژنی، مانند خشکی، استفاده می شود. این اقدام می تواند با برخی عوارض جانبی همراه باشد، در نتیجه، پیش از استفاده درباره خطرات هورمون درمانی با پزشک خود صحبت کنید.


اگر مردی با سطوح پایین تستوسترون و علائم آزار دهنده مواجه است، پزشک ممکن است درمان جایگزینی تستوسترون را توصیه کند. این روش می تواند به شکل پچ های موضعی یا تزریق انجام شود.



چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟


اگر میل جنسی کم اثر چشمگیری بر زندگی شخصی شما دارد، باید به پزشک مراجعه کنید. میل جنسی کم در برخی افراد می تواند موجب استرس اضافه شود که می تواند اثر منفی بر سلامت روانی و جسمانی آنها داشته باشد.


در صورت تجربه نشانه های زیر به پزشک مراجعه کنید:


- تحت تاثیر قرار گرفتن رابطه با شریک زندگی


- اعتماد به نفس پایین، انزوای اجتماعی، یا استرس که به کاهش کیفیت زندگی منجر شده است


- عدم بهبود شرایط پس از تلاش های دیگر برای افزایش میل جنسی


صحبت با پزشک درباره میل جنسی کم نباید دلیلی برای خجالت فرد باشد. این شرایطی رایج است و می تواند علامت یا عارضه جانبی شرایطی دیگر باشد.


پزشک می تواند برای برطرف کردن مشکل اقدامات لازم را مد نظر قرار داده و موثرترین روش درمان را برای فرد ارائه کرده یا وی را به یک متخصص سلامت جنسی ارجاع دهد.


سازگاری جنسی چیست ؟

سازگاری جنسی فقط این نیست که کسی را پیدا کنید که ساختار ژنتیکی مناسب با شما داشته باشد. جذابیت جنسی مسئله بسیار پیچیده‌ای است.

سازگاری جنسی فقط این نیست که کسی را پیدا کنید که ساختار ژنتیکی مناسب با شما داشته باشد. جذابیت جنسی مسئله بسیار پیچیده‌ای است. به هر دلیلی، بعضی افراد از نظر جنسی به نظرتان جذاب‌تر از بقیه می‌رسند. همه می‌گویند که باید با فردی ازدواج کنید که از نظر جنسی واقعاً برایتان جذاب باشد.


باید شور و جذبه زیادی در ازدواج وجود داشته باشد اما اعتقاد نداریم که باید دقیقاً «نوع» خودتان را انتخاب کنید تا بتوانید از نظر جنسی از ازدواجتان راضی باشید. یاد گرفتن اینکه چطور از نظر جنسی راضی شوید و همسرتان را ارضا کنید، هنری اکتسابی است. فیلم‌ها و کتاب‌ها این ایده را به شما منتقل می‌کنند که تمام کاری که باید بکنید این است که دو فرد که از نظر جنسی سازگار و هماهنگ هستند را کنار هم بگذارید و بعد ببینید که چه تجربه فوق‌العاده‌ای خواهند داشت. ساختن چنین سناریو ایده آلی در تخیل خیلی ساده است اما در زندگی واقعی مسائل مختلفی هستند که باید مورد بررسی قرار گیرند.


وقتی وارد چارچوب امن ازدواج می‌شوید، درس‌ها و تکنیک‌های زیادی در صمیمیت جسمی هست که باید یاد بگیرید. این چیزی نیست که بتوانید خودتان را برای آن آماده کنید زیرا هر فرد خاص است و باید بتوانید فرمول خاص فرد مقابلتان را کشف کنید تا بتوانید به او لذت بدهید. برای اطمینان یافتن از سازگاری جنسی‌تان، باید با جنبه غیرمادی رابطه‌جنسی که صمیمیت روحی است آشنا شوید.


رابطه‌جنسی و صمیمیت روحی

میل ما به صمیمیت جنسی دو جنبه دارد. یکی جنبه جسمی که با میل به رهایی جسمی و تحریک عصب‌ها سوخت‌رسانی می‌شود. در این جنبه فیزیکی رابطه‌جنسی، امکان رسیدن به اوج لذت خارج از رابطه زناشویی وجود دارد و هم روش برای یافتن لذت جنسی وجود دارد. اما خداوند رابطه‌جنسی را برای چیزی جز رهایی جسمی یا لذت عصب‌ها خلق کرده است.


رابطه‌جنسی یک جنبه غیرمادی نیز دارد - دو روحی که با هم یکی می‌شوند. فرای جسم، ما به دنبال صمیمیت روحی و احساسی هم هستیم. صمیمت روحی زمانی اتفاق می‌افتد که دو طرف رضایت ناشی از شناخت کامل همدیگر -آرزوها، زخم‌ها، اشتیاق‌ها و ضعف‌های هم- را کسب می‌کنند. اینها در تجربیات مشترک میل به نشان دادن خود واقعی‌تان به دست می‌آید.


صمیمیت جسمی، تجلیل صمیمیت احساسی و روحی است که بین مرد و زن ایجاد می‌شود. وقتی رابطه‌جنسی به عملی خودخواهانه از حس‌های فیزیکی نزول می‌کند، نیروی تحلیل‌برنده‌ای خواهد شد که جلوی شما را برای رسیدن به صمیمیت روحی می‌گیرد. در مقابل، وقتی صمیمیت روحی ایجاد می‌شود، جنبه فیزیکی تنوع، هیجان و آسایش زیادی پیدا می‌کند.


رسیدن به صمیمیت روحی سه مولفه دارد:

اعتماد، وفاداری و گذشت. اگر این سه مولفه وجود داشته باشد، هیچوقت نباید نگران سازگاری جنسی خود با همسرتان باشید. اما حتی اگر یکی از اینها نباشد، آبی بر روی آتش شور و هیجان جنسی‌تان خواهد بود.


اعتماد

صمیمیت روحی نیاز به نشان دادن قسمت‌های آسیب‌پذیر از خودتان، فاش کردن اسرار گذشته‌تان، زمین گذاشتن اسلحه‌ها و گارد دفاعی‌تان دارد. البته انجام این نیازمند اعتماد بسیار بالایی است که باعث شود فردمقابل از وضعیت بی‌دفاع شما سوءاستفاده نکند.


اگر همسرتان به شما اعتماد نداشته باشد، برای دفاع از خود، همیشه مسلح خواهد بود. به دست آوردن اعتماد یک نفر نیاز به ظرافت و تعهد مطلق به امنیت آنها دارد. عصبانیت یا کلمات خشن زوج‌ها را از هم دور می‌کند. بازگو کردن درگیری‌های احساسی قبلی هم ایجاد این اعتماد را دشوارتر می‌کند.


وفاداری

در صمیمت زناشویی، فقط برای دو نفر جا هست. هیچ چیز به اندازه خیانت مخرب صمیمت نیست. بی‌وفایی از هر نوعی، چه فکری یا جسمی، گناه را وارد زندگی می‌کند. گناه صمیمت را از بین می‌برد. صمیمت نیازمند فاش‌گویی است درحالیکه گناه باعث می‌شود بخواهید از آن فرار کنید. اگر صمیمیت واقعی می‌خواهید، با اشتیاق به دنبال پاکدامنی باشید.


ازخودگذشتگی

یکی از اهداف خداوند برای خلق رابطه‌جنسی این است که ما را از دام خودمحوری بیرون آورده و تجربه لذت نگاه کردن به فردی دیگر را برایمان مقدور سازد. خلسه جنسی تسلیم کامل به فردمقابل است. اما وقتی رابطه‌جنسی به عملی خودخواهانه تبدیل می‌شود، باعث خواهد شد احساس پوچی کنید. زوج‌های زیادی می‌گویند که وقتی هدف هر دو آنها لذت دادن به دیگری می‌شود، زندگی جنسی بسیار راضی‌کننده‌تری دارند. وقتی هر طرف منتقدانه طریقه برآوردن نیازهای جنسی خود توسط فردمقابلش را ارزیابی کند. هر دو ناامید خواهند شد.


واقعیت جنسی

افتادن در دام این تصور که ازدواج فقط به رابطه‌جنسی خلاصه می‌شود و میل به ازدواج کردن بخاطر میل به داشتن رابطه‌جنسی است، بسیار‌آسان است. امیال جنسی ما قسمت بزرگی از ماست. اما خیلی‌ها دچار اشتباه ازدواج فقط براساس جذابیت جنسی می‌شوند. در واقعیت، ازدواج یعنی دو طرف زندگی را با هم تجربه کنند و برخلاف آنچه مجردها تصور می‌کنند، رابطه‌جنسی نقش بسیار کوچکی در این زندگی اشتراکی دارد. اگر همه چیز خوب پیش رود، جنبه جنسی ازدواج از هر ۴۸ ساعت، یک ساعت زوج‌ها را در اختیار می‌گیرد. بنابراین اگر می‌خواهید رابطه‌تان موفق باشد، بهتر است آن را براساس چیزی دیگر بنا کنید.


نمی‌خواهیم زیبایی یا اهمیت رابطه‌جنسی را کوچک بشماریم، هدفمان این است که تاکید کنیم یک ازدواج برای موفق شدن باید برمبنای دوستی و شخصیت شکل گیرد. شما باید دوستی عالی برای همسرتان باشید نه فقط یک عاشق . وقتی می‌خواهید کسی را بعنوان شریک زندگی‌تان انتخاب کنید، لازم است از خودتان سوال کنید، «اگر جنبه جنسی را از این رابطه بردارم، آیا هنور از بودن با این فرد لذت می‌برم؟»


میل جنسی به تنهایی قادر به حفظ یک ازدواج نیست. می‌بایست یک دوستی و تعهد عمیق بین دو طرف وجود داشته باشد.

سلیقه‌های جنسی و اینکه چه چیزی موجب تحریک شما می‌شود قابل یادگیری و اکتسابی است. اما اگر اجازه بدهید شما را کنترل کند، ممکن است موجب ویرانی شما شوند.



آیا در ازدواج داشتن رابطه‌جنسی خسته‌کننده نخواهد بود؟

دو نوع تنوع وجود دارد: تنوع خیالی و تنوع عمیق. نوع عمیق‌تری از تنوع هم هست که در کشف اعماق طرف مقابل یافت می‌شود که مثل شنا کردن در یک اقیانوس می‌ماند. هرچه عمیق‌تر و عمیق‌تر در رابطه‌تان فرو روید خواهید دید که هنوز رمز و رازهای دیگری از طرف‌مقابلتان وجود دارد که کشف نکرده‌اید.


تعهد داشتن به یک نفر جا را برای نوع عمیق تنوع باز می‌کند. اما لازم است بدانید که خارج از زندگی‌زناشویی‌تان نمی‌توانید این نوع صمیمیت را پیدا کنید.

ممکن است بخواهید همیشه همه انتخاب‌هایتان را نگه دارید، اما باید بگوییم که صمیمیت با دور انداختن آنها ایجاد می‌شود. به همین دلیل است که عشاق باید ازدواج کنند و ازدواج باید پایدار باشد. اگر شما و طرف مقابلتان زندگی خود را به طور کامل در اختیار هم نگذارید، همیشه از هم عقب می‌کشید.


اما چرا باید همه چیز خود را در اختیار یک نفر بگذارید ؟ چرا باید اینکار را بکنید؟ عقب کشیدن دلیل دیگری است که نشان می‌دهد در آن اقیانوس عمیق شنا نمی‌کنید. ممکن است تصور کنید که اینکار را می‌کنید چون هیچوقت به ته آن نمی‌رسید اما این فقط به آن دلیل است که به دنبالش نمی‌روید و طرف مقابلتان هم همینطور.